خواهر من جانان

عالی

روزی که می خواستیم بریم کلاس زویا جون کلاس نقاشی

1400/5/18 12:47
نویسنده : خواهرت مهرسا
53 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی که می خواستیم پنج شنبه بریم کلاس تو انقدر هیجان داشتی که 6 صبح بیدار شدی 😴

بهت گفتیم برو بخواب و انقدر خسته بودی که سریع خوابت برد 😪

دیگه تقریبا ساعت 11 بود که بهم خبر دادند زویا جون گفته امروز کلاس برگزار نمیشه و یکی از خدمتکار ها خیلی سرفه و عطسه می کرد

زویا جون هم گفت که دیگه کلاس برگزار نمی شه بخواطر کرونا 🤒

نمی دونید چقدر ناراحت بودیم 😢

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)